بر اساس بررسيهاي صورت گرفته و با توجه به كليه شواهد موجود و بنحوي كه بتوان به سوالات و ابهامات موجود پاسخ داد نحوه تشكيل كانسار مس چيزه را مي توان بشكل ذيل توضيح داد:
الف) در محيط دريايي ائوسن كه از نظر آتشفشاني و تكتونيكي شديدا فعال بوده است لايه هاي آذر آواري و تشكيلات ولكانو سديمنتر با تغييرات شديد سنگ شناختي تشكيل شده اند. تغييرات زياد كمي و كيفي حوزه از قبيل پيشروي و پسروي باعث تشكيل لايه هاي مختلف آذر آواري و رسوبي با جنس توفيت ،توفيت شيلي و شيل شده است.
ب) آتشفشانهاي زيردريايي فعال در اين زمان ،مقدار زيادي از گازها ،سيالات و اجزاء خود را به بداخل حوزه مي ريزند كه باعث تغيير شرايط فيزيكو شيميايي محيط شده و به تناوب اين موضوع تضعيف و تشديد مي شده است. در شرايط تضعيف ،محيط ماهيت رسوبي پيدا نموده و در حالت تشديد ، باعث تشكيل سنگهاي آذر آواري با زمينه خوبي از فلزات پايه شده است.
ج) حوزه از نظر تكتونيكي شديدا فعال بوده و تنشهاي وارده به آن باعث گسلش ،تشكيل سيستم درزه اي و چين خوردگي لايه ها شده و اين موضوع همزمان و بعد از تشكيل نهشته ها وجود داشته است.گسلها و شكستگيهاي هاي بوجود آمده خود مسير جديد براي نفوذ سيالات بوجود آورده است.
د) همزمان با تدفين تدريجي لايه ها و توسعه فرايند دياژنز ،تنشهاي موجود باعث بوجود آمدن درزه ها ي سيستماتيك در سنگ شده است. اگرچه الگوي درزه هاي ايجاد شده در سنگهاي مختلف يكسان است اما تراكم درزه هاي بوجود آمده بسته به جنس و بافت سنگهاي مختلف متفاوت مي باشد. سنگهاي شيلي بخاطر حضور كاني هاي رسي ، شرايط تشكيل و جهت يافتگي ظريف ،واجد درزه و شكستگيها فراوان ، ريز و بهم پيوسته اي مي گردد كه در عمل يك شبكه بهم متصل شبه اسفنجي را ايجاد مي كند. در نهايت در لايه هاي متناوب بوجود آمده با جنسهاي متفاوت ،تفاوت فاحشي در تراكم درزه ها و نتيجتا نفوذ پذيري حاصل مي گردد.
ه)در شرايطي كه عمق لايه هاي تشكيل شده بين 400 تا 1000متر بوده و در وضعيتي كه لايه هاي موجود هنوز بطور كامل سنگي نشده اند ، سيالات داغ حاوي كانه در حجم وسيع و در امتداد مجاري و گسلها به سمت بالا حركت نموده و با بالا رفتن فشار سيالات ، در امتداد لايه هاي شيلي شديدا نفوذ پذير، حركت و توزيع مي يابند. دماي سيالات موجود حدود 200 درجه سانتيگراد بوده است.
و) نتيجه واكنش سيالات موجود با سنگ ميزبان ،كاني سازي و دگرساني مي باشد. سيالات موجود غني از مس بوده لذا بصورت اوليه كانه هاي كالكوپيريت و ترجيحا كالكوزين در سيستم درز و شكاف و رگچه هاي موجود نهشته مي شود. شرايط سنگ شناختي ،ساختاري و بافتي برخي از سنگها ،كه قبلا به آن اشاره شد باعث تمركز جانبي ماده معدني شده و برخي از لايه ها پرعيار و برخي كم عيار يا بي عيار مي گردند.
ز) همزمان و بعد از كاني سازي فرايند دگرساني آغاز شده و بمدت نسبتا طولاني تداوم مي يابد. نتيجه عملكرد دگرساني تبديل كالكوپيريت به كالكوزين وكالكوزين به كولين مي باشد. ساير محصولات دگرساني نيز از قبيل سريسيت، كلريت ، مونت موريلونيت، ارتوز ،سيليس و كربناتها ، توليد مي گردد. سيليس و كربناتهاي ايجاد شده كه به سيال موجود اضافه ميگردد همراه با كانه هاي موجود در شبكه درز و شكاف سنگ نهشته مي گردد. همراهي سيليس و كربنات با مالاكيت را مي توان به اين موضوع نسبت داد.
ح)تبديل كانه هاي اوليه و تقريبا اوليه از قبيل كالكوسيت و كولين به تنوريت، كوپريت ،مس ناتيو، مالاكيت و آزوريت در انتهاي محدوده حرارتي دگرساني و شروع محدوده هوازدگي امكانپذير است. اين موضوع با افزايش تدريجي اكسيژن، دي اكسيد كربن و يون سولفات در محيط امكانپذير است. تدوام دگرساني و شدت هوازدگي باعث تبديل بخش عمده كانيهاي اوليه به مالاكيت و آزوريت مي گردد، بنحوي كه تنها در يك نمونه از نمونه هاي برداشت شده آثار كالكوزين و كولين مشاهده مي گردد.